• شناسه خبر: 2242

به قلم : ماشاالله براتی ؛ “باز هم تخریب،باز هم سکوت”

خبر کوتاه اما به غایت غم انگیز و دردناک بود."تخریب بخشی از آثار تاریخی شهرستان ایذه به دست نگهبان پایگاه میراث فرهنگی" ...

شهر نوشت :

به قلم : ماشاالله براتی

“باز هم تخریب،باز هم سکوت”
خبر کوتاه اما به غایت غم انگیز و دردناک بود.”تخریب بخشی از آثار تاریخی شهرستان ایذه به دست نگهبان پایگاه میراث فرهنگی” سالهاست که دوستداران میراث دیرسال این دیرینه دیار تاریخ ساز و فرهنگ خیز، گفته و نوشته اند که،بی توجهی،تخریب و سرقت آثار تاریخی و فرهنگی این سرزمین،روند شتاب زایی به خود گرفته است.از سد سیوند تا سدکارون۳،از جیرفت تا اندیکا”از بیستون تا کنگاور،از شمی تا کول فره و…..در بین کشورهای دارای توانمندی ها و آثار بی بدیل تاریخی جهان،ایران جزو ۵کشور نخست دنیاست.در ایران استان خوزستان،جزو ۳استان اول و در خوزستان پس از شوش،ایذه توانمندترین در حوزه ی میراث فرهنگی و تاریخی است.پرداختن به جایگاه و نقش میراث فرهنگی در توسعه ی متوازن و پایدار و ایجاد اشتغال و درآمدزایی و مقایسه درآمد کشور ما با کشورهای همسایه از صنعت توریسم را به مجالی دیگر وا می نهم.اما نکته جالب و در عین حال غم انگیز این است که شهرستان ایذه با آثار یگانه و بی بدیلی چون نقش برجسته های خنگ اژدر”خنگ کمالوند.اشکفت سلمان،نقش برجسته های کول فره،تکاب،باجول و…..همچنان فاقد اداره میراث فرهنگی است.سالهاست که اراده ای برای ارتقاء مدیریت این شهرستان از نمایندگی به اداره ای مستقل،تاثیرگذار همراه با چارت مورد نیاز آن نیست.روز پنج شنبه گذشته به همراه نماینده محترم شهرستانهای ایذه و باغملک در مجلس شورای اسلامی بازدیدی از کول فره داشتیم.باورکردنی نبود اما جدای از” گزند باد و باران” آثار تخریب و دست اندازی سارقان و جاهلان، هویدا بود.این تخریب بیش از همه در نقش ها و سنگ نگاره ی شماره۳کول فره به چشم می خورد.کسانی که در سایه ی بی توجهی و کمبود امکانات حفاظتی،به جان این مجموعه ی بی بدیل افتاده و با ابزاری چون” مته هلتی” اقدام به تخریب آن نموده اند.و خلاصه نمونه های مشابه دیگر که هر بار از گوشه و کنار شهرستان و استان،دیده و یا شنیده ایم. اما خبر تلخ تخریب تاریخ و فرهنگ دیرسال این منطقه،اگرچه مصداق بارز بی توجهی و درد روزافزون تاریخ ستیزی ناآگاهان است اما در نوع خود شگفت انگیز و دردناک نیز می نماید.کسی که بر اساس وظیفه ی کاری و ذاتی خود،باید پاسدار آثار تاریخی و فرهنگی ما باشد،شبانه پتک به دست نسبت به تخریب آنها اقدام کرده و متواری می شود!!!!وقتی که نگهبان ما،در پایگاه میراث فرهنگی چنین می کند تکلیف آثار رها شده و بی حفاظت دیگر،روشن است که چقدر تاریک و تلخ خواهد بود.اداره کل میراث فرهنگی استان و سازمان میراث فرهنگی کشور باید پاسخگوی پرسشهای دوستداران حوزه ی میراث و افکار عمومی شهروندان باشند.سالهاست که در مجامع جهانی مسوولان ما،از افتخارات تاریخی و فرهنگی مردمان این سرزمین و نقش آن،درفرهنگ وتاریخ جامعه ی بشری سخن ها گفته اند.از منشور حقوق بشر کوروش تا……..اما در داخل کشور،گروهی دوستداران تاریخ و فرهنگ دیرسال این سرزمین را یا به تازیانه ی نفرین نواخته اند و دوستداری این حوزه را معادل کهنه گرایی خوانده و یا نازش به مواریث تاریخی و فرهنگی نیاکان پاک اندیش این سرزمین را از معاصی کبیره دانسته اند.این پارادوکس عجیب را، هیچ کسی پاسخگو نیست.این در حالی است که فهم تاریخ در مقام تاریخ،رویدادی است نو در جهان بشری و یکی از بنیان های اساسی مدرنیت است.برای رسیدن به خودآگاهی و هویت ملی باید کوشید تا تاریخ را بفهمیم.ملتهای عصر مدرن دارای حافظه ی تاریخی اند که دستاوردهای علم تاریخ و باستان شناسی زمینه ساز آن بوده اند.ایذه از منظر این داشته ها از نقاط دارا و ثروتمند ایران زمین است.خواست جمعی دوستداران میراث فرهنگی و تاریخی ما،توجه بیشتر و همسنگ با توانمندی های این شهرستان است.با همه ی ناامیدی،امیدوارم که این مهم انجام گرفته و دیگر شاهد تخریب و بی توجهی به میراث فرهنگی ایذه نباشیم.
“از هرکرانه تیر دعا کرده ام روان
باشد کزآن میانه،یکی کارگر شود”
ماشاالله براتی/۹۶/۱۱/۱۱اهواز

 

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست