• شناسه خبر: 1945

 گزارش نشست علمی بررسی سه کتاب تفنگ نه دال ، فتح طهران و قلعه تل در دانشگاه شهید چمران اهواز

نشست علمی نقد و معرفی سه کتاب تفنگ نه دال ، فتح طهران و قلعه تل با حضور نویسنده آثار دکتر اردشیر صالح پور در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد . ...

پدرام طاهری ؛مسئول سرویس فرهنگ و هنر –  شهر نوشت :

در این برنامه با حضور تنی چند از استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران و دانشگاه آزاد در فضایی همراه با ملاحضات انتقادی این سه اثر مورد واکاوی قرار گرفت .

 

منوچهر جوکار : محتوای این سه اثر از منظرهای مختلف قابل دید و بررسی است .

دکتر منوچهر جوکار استاد ادبیات دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به کارنامه ی ادبی و پژوهشی اردشیر صالح پور عنوان کرد: دکتر اردشیر صالح پور فرزند. خوزستان است و با توجه به کارنامه ی درخشان فرهنگی، پژوهشی، ادبی وی، می بایست برگزاری رونمایی و نقد و بررسی آثار او پیش از این صورت می گرفت و حضور می یافت، البته نقد کتاب در حضور نویسنده ی اثر ملاحظاتی را می طلبد. وی گفت : کتاب تفنگ نه دال، فتح طهران و قلعه تل زمینه تاریخی دارند اما محتوای آنها را از نگاه و منظرهای مختلف می توان دید و بررسی نمود، از نظر یک مورخ می تواند تاریخی و از نظر یک نویسنده می تواند رمان باشد، برای مورخ و یا نویسنده ی علاقمند به تاریخ گاهی یک سکه ،خشت و یا تابلو نقاشی می تواند منبع الهام باشد تا آن را پردازش کند به ویژه اینکه کار به دست نویسنده ای خوش ذوق انجام شود.
وی افزود: اردشیر صالح پور در نگارش کتاب فتح طهران انگیزه ی قوی دارد و اندیشه ی او جبران کم لطفی در حق مبارزان مشروطه است چرا که تاریخ تنها به نقش دو یا سه دسته در مشروطه اشاره می کند در صورتی که واقعیت و بطن رویداد انقلاب مشروطه اینگونه نبوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران با اشاره به شیوه های مرسوم تاریخ نویسی گذشته ی ایران یادآور شد: در بررسی انواع تاریخ نویسی ایرانی به تاریخ بیهقی می توان اشاره کرد که با وجود ماهیت خشک و گاه تلخ وقایع تاریخی هنگامی که تاریخ را از قلم بیهقی می خوانید با وجود تلخی ماجرا نثر بیهقی آن را شیرین می کند و به نظر می رسد صالح پور در این زمینه ورود نموده و موفق بوده است.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم از منظر داستانی به این آثار بنگریم، عنصر واقعیت و خیال هنرمندانه آمیخته شده است، اینکه زاویه دید در فتح طهران از نگاه حیوان است و زبان حال تابلو و گویای این ماجرای تاریخی است از این منظر جالب به نظر می رسد.
جوکار با بیان اینکه تفنگ نُه دال اثری انسانی است و از زبان تفنگی سخن می گوید که بر علیه خودش قیام نمود ومی گوید: دیگر نمی خواهم بُکشم، عنوان کرد: در روند داستان جملات و مفاهیمی از زبان تفنگ بیان می شود که قابل تأمل است، البته در بخش هایی نیز نویسنده از اصطلاحات و عناوینی بکار گرفته است که من مخاطب اثر برداشت متفاوتی نسبت به آن دارم به طور مثال در کتاب تفنگ نه دال اشاره شد به تفنگ عثمانی که من معتقدم منظور”سپاه عثمانی” است که چه ظلم هایی بر سرزمین ما روا داشته اند، همین نکته در کتاب فتح طهران نیز وجود دارد که از لقب سلطان صاحب قران برای ناصر الدین شاه قاجار استفاده شده است که گویا اگر دوره ی زمامداری پادشاهی دو تا ۳۰ سال یا ۵۰ سال به طول می انجامید او را با این عنوان خطاب می کردند، درواقع این عنوان یک باور و اصطلاح نجومی است که طالع یک انسان را براساس اتفاق های مسیر زندگی و تاثیر ستاره ها بر سرنوشت او می گفتند.
وی تبارشناسی تفنگ ها را از ویژگی های دیگر کتاب تفنگ نه دال بر شمرد و گفت: من مخاطب تبارشناسی تفنگ ها را برای نخستین بار با خوانش این اثر آموختم و متوجه شدم که آیین هدیه دادن تفنگ و نشان نهادن بر تفنگ و تاریخ و ویژگی ساخت آن چگونه است.

دکتر غلامعلی ایزدی: نویسنده دیدگاه ادبی و تاریخی اش را از منظر روایت بیان می کند. 

غلامعلی ایزدی عضو هیئت علمی دانشگاه شوشتر درباره ی ویژگی سه اثر دکتر اردشیر صالح پور بیان کرد: رویکرد داستان وار این کتاب ها نخست از آبشخور علایق، وابستگی عاطفی او به سرزمین خوزستان و زادبوم اش سرچشمه می گیرد، فرزند خوزستان است و سال ها در تهران زندگی می کند ولی همچنان با مردم اینجا گفت و گو می کند، او همچنین دغدغه ی ایجاد علاقه و انگیزه در مردم به کتاب و کتابخوانی دارد و به دنبال راهی تازه است،
وی با بیان اینکه جریان تاریخ نویسی نخست از تاریخ شفایی به سمت تاریخ مکتوب شکل گرفت افزود : جذبه و لذت خوانشی که مخاطب از رمان دریافت می کند در کتاب تاریخ نیست یکی از آسیب های تاریخ نویسی بختیاری حساسیت ها در ورود به مسائل اختلاف برانگیز قبیله ای و تفاوت در روایت ها از رخدادهای تاریخ بختیاری است که کسالت ساز می شود ولی دکتر صالح پور شیوه ی روایت را با دیدگاه ادبی و تاریخی از منظر روایت نقل می کند.
ایزدی ادامهداد : هنگامی که کتاب را می خواندم مجموعه ی رشته حوادث به صورت رمان وار من را غرق در خود می کرد، این شیوه
محاسن خوب جذب و ایجاد علاقه به کتاب و پرداخت به جریان ها و مسائل داخلی قومی به دور از حساسیت ها و واکنش ها را در پی دارد.

مدرس ادبیات دانشگاه آزاد با ارزیابی از مقایسه ی موضوعات پرداخت شده در این سه کتاب عنوان داشت: قصه ی کتاب فتح طهران ملی است و یک قومی شور می یابد تا هدف ملی به ثمر بنشیند ولی در دو کتاب دیگر موضوع درون قومی است و نویسنده ترجیح می دهد داستانش رویکرد تراژیک داشته باشد، در کتاب تفنگ نه دال مرگ علیداد تراژیک است برای عبرت، نه دال روایت تفنگ افسانه ای است که سال ها در دست بزرگان ایل دست به دست بود و می بینم که رخدادها از زبان تفنگ بیان می شود، در کتاب فتح طهران اسب از تاریخ جلوتر می افتد، با مولف اثر انس و الفت می یابد و از تابلو خارج می شود، اینجا اسب بازیگر صحنه ها و بازیگر تاریخ است، در کتاب فتح طهران اسب می گوید: من حافظه ام قوی است ولی در کتاب قلعه تل، قلعه می گوید: اگر حافظه ام یاری کند روایت می کنم، درواقع کاستی در منابع رخدادهای کتاب باعث می شود قلعه این ضعف منابع را با کمک حافظه اش جبران کند سخن از قلعه ای است که تاریخ به او اهمیت نداد و قلعه رازگشای ماجراهای تاریخ می شود .
وی گفت: به نظر می رسد رویکرد ادبی در این سه مجموعه رُمان غالب بر تاریخ است و ضرورت و نیاز این آثار بنا بر شیوه ی روایت است، نگاه پست مدرن هم در قضیه تاریخ ورود می کند، توجه پست مدرن به اموراتی از تاریخ است که کمتر بیان شده است، در فتح طهران، اسبی بود که با مشروطه زندگی کرد و نویسنده از منظر ادبی-تاریخی مجهولات را بررسی می کند.

 

دکتر محمدرضا علم: صالح پور از منابع اصلی و شفایی بخوبی استفاده نموده است :

در ادامه برنامه محمدرضاعلم استاد تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز با تاکید بر اینکه در این نشست نقد طرح دیدگاه است و نفی اثر نیست و جامعه نیازمند نقد علمی و منصفانه است اظهار داشت: فتح طهران به لحاظ محتوا، مفهوم و مهندسی چاپ کتاب بسیار خوبی است به ویژه، مهندسی چاپ اثر به گونه ای است که مخاطب را در فضای همان دوره قرار می دهد و یا اینکه گویا ما با یک سند قدیمی روبرو هستیم بنابراین به لحاظ شکلی کار هنرمندانه ای صورت گرفت .
وی افزود: دیگر نکته ی قابل توجه منابع این کتاب است و احساس من این است با وجود آنکه تخصص نویسنده تاریخ نیست ولی هوشمندانه منابع اصلی مورد نیاز اثر را یافته است حتی از منابع شفایی بهره برد که جای دست مریزاد دارد در استفاده از منابع کاری را انجام داد که یک متخصص تاریخ می تواند انجام دهد، بیان رمان گونه تاریخ دیگر ویژگی اثر است و آنچه خوانش متن کتاب را شیرین می کند همان سبک پرداخت است که اردشیر صالحپور بکار برده است که از ویژگی هنرمند محسوب می شود، همچنین ویژگی روایی و نثر کتابی، سادگی بی تکلف به همراه تکیه کلام های بختیاری و عدم بیگانگی متن کتاب که خود توانایی و هنر می خواهد و شاید هر نویسنده ای نتواند از عهده ی آن بر آید .
وی گفت: به دانشجویان توصیه می کنم این کتاب را بخوانند تا متوجه و آگاه شوند قوم بختیار چه رشادت هایی در تاریخ معاصر داشته و در آن مقطع در سرزمین بختیاری چه رویدادهایی رخ داد شوربختانه نقش موثر بختیاری در این رویداد بزرگ سیاسی کشور نادیده انگاشته شد ولی با قلم هنرمندانه دکتر اردشیرصالح پور این ابهام تاریخی برای ما شفاف تر شده است.
محمدرضا علم در ادامه گفت: در مورد کتاب فتح طهران چون نویسنده ی اثر به حوزه ی تاریخ ورود کرده است، ملاحظات نقدی هم درباره ی کتاب دارم نخست آنکه با خوانش متن متوجه شدم دارای برخی اشکالات تایپی و مفهومی است، هم در نگارش واژه ها و حروف الفبا و هم نقد محتوایی.
وی افزود: خوب می دانیم که فاتح طهران(تهران) سردار اسعد بختیاری است حتا یک مورخ جانبدارانه هم نقش تاریخی او را نادیده نمی گیرد این واقعیت است ولی انگیزه ی آغازین برای فتح طهران از جانب سردار اسعد نبود، ایشان ایل بختیاری را از پاریس اداره می کرد، مکان او جایگاهی برای تجمع هسته های مبارزاتی بر علیه شاه بود، کانون پاریس به محوریت علیقلی خان سردار اسعد بود و درواقع نطفه آنجا بسته شد، ولی دکتر صالحپور انگیزه را از انگیخته جدا نکرد. وی افزود : از دیگر تکات قابل نقد کتاب پر رنگ نمودن نقش علما در فتح طهران بود این در حالی است که علما نقش فکری در ایجاد زمینه های فکری در این رویداد نداشته اند، در آن دوره نقش و پتانسیل علما و روحانیون در برانگیختن اجتماع و رجال و مردم بوده است و یا در جایی که مخالفت علمای مخالف مشروطه به دین نسبت داده شد من نمی پذیرم آنگونه که در صفحه ۱۱۵ کتاب به مخالفت شیخ فضل الله نوری اشاره رفت.

 

وی ادامه داد: نکته ی دیگر قابل نقد و بحث کتاب آن است که در نوشتن تاریخ نباید تقدس گرایی صورت بگیرد، باید تقدس زایی را از فرهنگ سیاسی خارج کنیم و هر فردی در جایگاه خودش تعریف و معرفی شود، اگر اشخاصی در تاریخ یک کشور عملی داشته اند بیش از آنچه است بالا برده شود حق تاریخ ادا نشده و الگوسازی و تاریخ دچار ابهام می شود، به طور یقین سردار اسعد شخصیت بسیار موثر ایل بختیاری بود ولی اگر در معرفی، ایشان دور از دسترس قرار گیرد، در حق او اجحاف می شود.

عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز تصریح کرد: سردار اسعد زمانی که در پاریس در رفاه زندگی می کرد ولی خطر کرد و به ایران آمد در حالیکه آن هنگام برخی از ایران به پاریس فرار کردند و دیگر باز نگشتند، سردار اسعد در هنگام مواجهه با مسائل درون ایلی منصفانه و برادرانه با هم خون هایش برخورد می کرد، درکشمکش ها و دسته بندی های خانوادگی درون ایلی در هر شرایطی سردار اسعد را قبول داشتند که این برجستگی های شخصیتی، هوش و ذکاوت این رجال را نشان می دهد ولی سردار اسعد در برخی رخدادهای ایران باوجود آنکه قدرت داشت و می توانست اصلاحات انجام دهد ولی کوتاهی کرد او در یک دوره ای قدرت نخست ایران بود از نزدیک تحولات و روش زندگی وکشور داری فرانسه را دید، انگلیس را دید، ولی چرا در جایگاهی که قرار داشت و حرف ام خریدار داشت متاسفانه با عنایت به برخوردار بودن از قدرت ،تجربه سیاسی و علم از آن استفاده نکرد که ای کاش در هنگام مواجه با این مسائل سیاسی با عمل مبنا را بنام خود و ایل بختیاری پایه گذاری می کرد تا میراث او بماند .

 

دکتر مختار ابراهیمی: در کتاب فتح طهران نقش بنیادین بختیاری ها در مشروطه دیده شد .

مختار ابراهیمی دیگر سخنران این نشست نقد و بررسی با اشاره به کتاب فتح طهران گفت: برخی جریان های سیاسی و اجتماعی در انقلاب مشروطه و فتح طهران نقش داشته اند ولی نقش بنیادین بختیاری ها را در این رویداد نداشته اند، در کتاب فتح طهران روحیه دلاوری قوم بختیاری به نمایش گذاشته شد .
وی تاکید کرد: پرداختن به این دوره از تاریخ معاصر ایران با عنایت به مطالعات و شناخت تاریخ و فرهنگ بختیاری ضرورت است.

 

دکتر اردشیر صالح پور : آرمان و استراتژی ام کشف زبانی هنری بود تا ایلم را در سطح ملی و بین المللی مطرح نمایم .

در ادامه ی برنامه اردشیر صالح پور در سخنانی تاکید کرد: تا هنگامی که سه مثلث آموزش، پژوهش و آفرینش کنار هم نباشند، کاری و عملی در عرصه های مختلف به منصه ی ظهور نخواهد رسید و ارتباط این سه ساختار از همدیگر جدایی ناپذیر است.

این پژوهشگر تاریخ، فرهنگ و هنر با اشاره به بنیان های تشکیل دهنده ی فرهنگ ایران تصریح کرد: ایران وامدار ادبیات دیرینه و غنی است و در هستی شناسی جهان ایرانی باید به شعر اکتفا کرد چرا که با دارا بودن سه هزار شاعر صاحب دیوان درواقع می توان گفت در هیچ کجای جهان این ظرفیت و خصیصه ی بارز وجود ندارد، ایرانی ها مدیومی به نام شعر و روایت دارند که هر داشته ی علمی خویش را به زبان شعر بیان نموده اند، فلسفه ی ما و حتی ماده تاریخ ما به زبان شعر است. وی با بیان اینکه یک جامعه برای ادامه حیات و ایجاد بسترهای دمکراسی نیازمند نقد است با اشاره به نقدهای صورت گرفته عنوان کرد: بیش از هر چیز روش بکار رفته در این سه اثر روایت است. یعنی وجه روایی دارند. وی با بیان اهمیت حفظ فرهنگ شفایی و میراث داران فرهنگ شفایی گفت: یک آسیب که نشان از بحران هویت در جامعه ی ما می باشد آن است که یک خلاء ساختاری در نظام اجتماعی و خانواده ایرانی بوجود آمده که مادربزرگ ها را که حافظه ی تاریخی ما هستند حذف کرده اند و این مسئله سبب بی هویتی جامعه ی ایرانی شده است، دکتر صالحپور اظهار داشت: از همان دوران کودکی محتوا و موضوعات، مفاهیم و تراژدی های شعرهای کلاسیک بختیاری را با کنجکاوی بررسی می کردم و با خود میگفتم فلسفه آن چیست و می خواهد چه چیزی را بیان کند، امروز که ۴۰ سال است در تهران زندگی می کنم هنوز در خواب هایم لوکیش ها بختیاری است، همیشه آرمان من و استراتژی ام بر این اساس بود که به دنبال کشف یک زبان باشم تا ایلم را از یک فضای محلی در سطح ملی و بین المللی معرفی و مطرح کنم، پس از انتشار کتاب تفنگ نه دال این اثر تا دانشگاه های کشور آمریکا هم مطرح شد، زبان کتاب انسانی و جهانی بود، برایشان جالب بود که در یک اثر ادبی تفنگ افسانه ای زبان گویای تاریخ و راوی صلح است.

 

رئیس پیشین انجمن هنرهای نمایشی کشور در ادامه گفت: بختیاری قومی است که به دلیل نوع زندگی کوچ زیستی تاریخ مکتوب ندارد و مردم این سرزمین هوشمندانه با زبان هنری و شعر رخدادهای سرزمین خویش را مکتوب و جاودانه کردند، درواقع پشتوانه سبک و زبانی که به آن دست یافتم همین شیوه تاریخ نگاری هنری ایلم بود بنابراین به چند ویژگی در این سه کتاب باید اشاره کنم، نخست اینکه در نه دال وجه ادبی و شاعرانگی مهم بود، در اینجا زبان و بیان دو تعریف مختلف اند، زبان هنری وجه اشیاء است که سخن می گویند، تلاش کردم منظر را عوض کنم و به اشیاء جان دادم ، گاهی باید خودمان را در آینه ی اشیاء ببینیم، نوعی نگاه طنز و فانتزی هم به مسائل پیرامونش دارد، حالا تفنگ به آدم ها می خندد هنگام نوشتن کتاب تفنگ نه دال ساعت ها کنار قلعه لیت به تماشا و اندیشه کردن پرداختم که آن لحظات کشته شدن علیداد خدرسرخ چگونه بود برای نوشتن کتاب فتح طهران ۱۵۰ کتاب دوره مشروطه را مطالعه کردم، نبض تاریخ دویست ساله معاصر آمده دستم و به این می اندیشم چه بر سرما آمده است؟ فتح طهران را از زبان اسب نوشتم، برای اینکه اسب ها را بشناسم روزها و ساعت ها در اصطبل اسب ها بودم و برای نوشتن کتاب قلعه تل خیلی از قلعه ها را گشتم، ساعت ها کنار قلعه تل بودم حتی یکی از خشت های قلعه را با خود به تهران بردم، هنگامی که می خواستم بنویسم و طبع نوشتن نداشتم به آن خشت نگاه می کردم از این خشت الهام می گرفتم، با خود می گفتم این خشت چه صحنه هایی را از تاریخ نظاره گر بود و گاهی می گریستم، در رمان قلعه تل حتی رگه های موج ناب هم می بینید، در واقع رابطه بینا متنی دست نویسنده را برای استفاده از ظرفیت های گوناگون ادبی باز می گذارد.

گفتنی است : نشست نقد و بررسی کتاب های تفنگ نه دال، فتح طهران و قلعه تل از بخش های پرسش و پاسخ دانشجویان با نویسنده ی اثر برخوردار بود که در این بخش از برنامه برخی پرسش های مخاطبان برنامه مطرح شد.

شایان ذکر است : در پایان این نشست با حضور دکتر علیرضا زراسوندی رئیس بنیاد ملی نخبگان خوزستان لوح سپاس و هدیه ای به رسم یادبود از طرف بنیاد ملی نخبگان استان به دکتر اردشیر صالحپور اهدا گردید .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست