- شناسه خبر: 3638
به کوشش منوچهر دوستی : دانش شهروندی ؛ آشنایی با شخصیتهای شاهنامه
شهرنوشت : دانش شهروندی ؛ آشنایی با شخصیتهای شاهنامه گرد آورنده و بازنویسی:زهره شیشه چی ✍ به کوشش:منوچهردوستی کارشناس اجتماعی ، فرهنگی ، آموزشهای شهروندی این عنوان:جمشید بعد از تهمورث فرزند او جمشید جانشین شد و ازپند و نص ...
شهرنوشت :
دانش شهروندی ؛ آشنایی با شخصیتهای شاهنامه
گرد آورنده و بازنویسی:زهره شیشه چی
✍ به کوشش:منوچهردوستی
کارشناس اجتماعی ، فرهنگی ، آموزشهای شهروندی
این عنوان:جمشید
بعد از تهمورث فرزند او جمشید جانشین شد و ازپند و نصیحت هایی که پدرش قبل از مرگش به او کرده بود استفاده کرد. برتخت پادشاهی نشست و مانند پدر تاج بر سرش گذاشت. از فرامین شاهان قبل بهره برد . به گونه ای که تمام جهان از دیو و پری و آدمیان تحت امر او بودند. و در شاهنامه از وی بعنوان فرزند تهمورث و شاهی فرهمند که سرانجام به خاطر خودبینی و غرور” فــــر ایزدی” را ازدست می دهد وبه دست ضحاک کشته می شودنام برده شده است .او یکی از پادشاهان اسطوره ای ایرانی است و قدمتی کهن داردو نام وی در اوستا ومتون پهلوی واسلامی آمده است و در اسطوره های ایرانی کارهای سخت به ایشان نسبت داده شده است
جمشید به مردم یادآورشد که من هم مانند پادشاهان پیشین خود دارای “فرایزدی”هستم و علاوه براین که برای شما پادشاه باشم ، نقش روحانی هم دارم و به شما قول می دهم که کشور را از،شر وبدیها و ناپاکی ها ازاد کنم، تا همه در صلح و صفازندگی کنند
اولین کاری که جمشید بعدازپادشاهی انجام داد ایجاد ابزار آلات جنگی بودو به این صورت که آهن را نرم کرد واز آن زره ، و سپر و کلاه خود جنگی و شمشیر ونیزه درست کرد. او برای این کار پنجاه سال کارکرد تا به نتیجه رسید
او پنجاه سال دیگر هم کارکرد و نتیجه آن هم به نفع مردم بود، کار برجسته او این بود که ازکتان ، ابریشم ، خز،استفاده کرد و به مردم ریسندگی و بافندگی و سپس شستن و دوختن را یاد داد ودر پنجاه سال سوم ، گروههای مردم را درطبقات مختلف قرار دادو برای هر کدام مقام و منصبی قرارداد
گروه اول را “کاتوزیان”می خواند که به گفته فردوسی پاکزاد کارشان پرستش و نیایش خدا می باشد ،محل زندگی ایشان در کوهها بود تا در آرامش و سکوت باشند .درواقع اینان (همان روحانیان و علمای دینی هستند)
گروه دوم که انهارا نیساریان می خواند،اینان کسانی بودند که کارشان جنگ و رزم و شرکت درمیدان رزم بود، فردوسی یادآوری می کند که کار این سپاهیان ، نگهداری از کشور و نگهبانی از سلطنت و تاج پادشاهی بود
گروه سوم در واقع کشاورزان هستند که کارشان کشت و زرع است و در زمان خوردن دسترنج و منت کسی را نمی شنوند
گروه چهارم صنعتگران هستند که فردوسی از آنان با عنوان دست ورزان یعنی کسانی که کار با دست انجام می دهند و به ایجاد صنعت و حرفه ای مشغول هستند یادمی کنند
جمشید برای اینکه هرکدام از این چهار گروه وظیفه خود را به درستی انجام برسانند، برای هریک وظایفی تعیین کرد تا موظف به انجام آن باشند. به گفته فردوسی ، این کار حمشید هم پنجاه سال طول کشید
او به دیوها دستور می دهد تا آب را باخاک در هم بیامیزند و از گل به دست امده اجردرست کنندو درنتیجه با استفاده ازآجرها و سنگ و گچ ، دیوها به ساختن حمام و کاخ ها و ایوان های بلند به پردازند تا از شر دشمنان در امان بمانند
اقدام دیگر جمشید ، پیداکردن گوهرو سنگهای معدنی و قیمتی مثل یاقوت و طلا و نقره بود
وی برای خوش آیند مردم و لذت بردن انان ، عطرهایی مانند بان ، کافور، مشک ، عود، عنبر و گلاب را رایج کرد و برای درمان بیماری ها و پیشگیری از آنهاپزشکی را رواج داد
ساخت کشتی ، از،اقدامات دیگر او بود که با کمک آن می توانستند از کشوری به کشور دیگر بروند ، این کار هم بنا به گفته فردوسی پنحاه سال طول کشید
آن گاه جمشید تصمیم گرفت تا برای خودش تختی را که در شان شاهی وی،بود بسازد و برای این تخت ،گوهرها و جواهرات زیبایی را به کار بست . و قتی کارساخت این تخت به پایان رسید ، دیوان او را با تختش به اسمان بردند و همه مردم جمع شدند و با تعجب او را نگاه می کردند و همگی دست می زدند و شادی می کردند و به مناسبت این واقعه ، آن را نوروز خواندند و شادی کردند
نتیجه:یکم ــ دوران پادشاهی جمشیدشاه سیصد سال طول کشید ،و در مدت پادشاهی او در این سالها اثری از مرگ و رنج و بدی نبود، همه از،او راضی و فرمانبرداری می کردند، اما این سبب شد که او کم کم دچار خودپسندی و غرور شود به گونه ای که غیر خود کسی را نمی دید
دوم ــ جمشیدشاه مردم را درزمان خود به چهارگروه تقسیم و برای هریک وظیفه ای مشخص کرد
سوم ــ ایجاد ابزار آلات جنگی
آموختن ریسندگی و بافندگی و شستن و دوختن
آموزش کشاورزی و کشت و زرع
دست ورزی و اموزش صنعتگری
یافتن گوهرو سنگ های قیمتی
استفاده مردم ازعطرهای خوش بو
و مواردی از این دست ، ازجمله اقدامات او بود
خصلت بد و غیرپسندیده جمشیدشاه :غرور و خود بینی او بود