• شناسه خبر: 1463

بازخوانی مصاحبه ای با شیروان بختیار به بهانه ی انتشار آلبوم (نیم دری) : سلیقه رفیق ندارد !

مصاحبه ای که پیش روی مخاطبان است بازخوانی بخش هایی از گفت و گویی است که سال ۱۳۹۳ در سالنامه نوروزی ندای جنوب و روزنامه همشهری منتشر شد و اینک بمناسبت انتشار آلبوم موسیقی بختیاری «نیم دری» بازنشر می شود تا دوستداران این ه ...

شهر نوشت :

 

گفت و گوی صمیمی پدرام طاهری با شیروان بختیار

هواداران سبک موسیقی و صدای شیروان بیش از یک دهه است که منتظر انتشار اثر او هستند . وی می گوید در این مدت تلاش حرفه ایی همین که فکر می کنم ممکن است شاید این نخستین و آخرین کار باشد دورش را خط می کشم و البته این سالهای سخت مجموعه زیبایی را برایم فراهم نموده از شعر و ملودی، دوستان منتقد و کارشناسان اهل فن که نوید پروژه ایی نو و در خور توجه را می دهد. او معتقد است وارد شدن به عرصه موسیقی بختیاری همانند چرخ بزرگی است که آرام آن را به گردش در می آورید و به ناگاه خود دور آن می چرخید و نمی توانید متوقفش کنید و اینجاست که آدم سردرگم می شود از پاسخگویی به انتظارات جامعه در برخوردها… شیروان نصرا… پور با نام هنری« بختیار» برگزیده ی ممتاز موسیقی مقامی کشور و از پدیده های هنری سال های اخیر بختیاری است که سواد بالا و درک عمیقی از ویژگی ها و تحولات موسیقی ایل دارد . وی هنرمندی است با وجهه فرهنگی که با داشتن تحصیلات آکادمیک دانشگاهی با گرایش مدیریت فرهنگی در چند حوزه ی ترانه سرایی ، شعر ، داستانویسی ، فیلم نامه نویسی ، نویسندگی مطبوعات ، تئاتر و موسیقی فعالیت داشته است او تجربه ی کار روزنامه نگاری را نیز در کارنامه ی فرهنگی خود دارد و تاکنون دبیر چند ویژه نامه ی تخصصی پیرامون فرهنگ بختیاری از جمله پرونده فرهنگی ویژه مسجدسلیمان و پرونده ویژه نقد و بررسی سریال سرزمین کهن را در ماهنامه جنوبگان و هفته نامه ندای جنوب برعهده داشته است. به همراه مخاطبان این گفت وگو را می خوانیم.

 

دوسال قبل برای سالنامه ی روزنامه کارون با تو مصاحبه ای داشتیم در آن گفت و گو دلیل دلبستگی ات به موسیقی بختیاری را اینگونه بیان کردی که یک درد و رمز و راز عجیبی در آواهای بختیاریست که از دل تاریخ و اساطیر می آید . با این توصیف پرسش من اینست که میراث موسیقی بختیاری که در طول چند قرن سینه به سینه به پیشکسوت ها منتقل شده است اکنون چگونه باید این هنر حفظ شود.آیا به همان شیوه سنتی یا بصورت علمی و آکادمیک؟

*تجربه ها میراث گرانقدری ست که در طی قرنها و سالیان متمادی بوجود آمده اند در ابتدا که نه خط موسیقی وجود داشت نه نتی وجود داشت ونه حتی سازی شاید بهتر این است که بگوییم حنجره هم توانایی آواز خوانی و حرف زدن را نداشت بشر با الهام ار طبیعت اطراف تجربه کرد، حرف زدن را آموخت،آواز خواندن را آموخت و سازها مکمل این اوازها شدند و برای ثبت دقیقتر موسیقی نیاز به یک خط مشترک بود که آنهم بوجود آمد و موسیقی تبدیل شد به یک دانش. موسیقی بختیاری شاید در ایران و جهان از نظر تولید آثار و معرفی آن به جامعه نوپا است ولی از نظر پیشینه تاریخی به سالیان خیلی قبل می رسد این موسیقی شفاهی و سینه به سینه است و بصورت آکادمیک شکل نگرفته است و کمتر از سه دهه است که بصورت جدی و حرفه ای ورود به عرصه ی موسیقی ملی و بین المللی را تجربه می کند پس زمان می برد تا آکادمیک شود چون ساختار و بن مایه های موسیقی بختیاری هنوز دست میشکالهایاهمان توشمالهااست
.
* چه موانعی بر سر مسیر علمی شدن موسیقی بختیاری وجود دارد؟
نخست اینکه موسیقی بختیاری با اینکه از دو شکل سازی و آوازی به کمال بهره برده است بخش عظیمی از آن در آوازخوانی با شعر مرتبط است همین دلیلی ست که تنها در جشن ها و پایکوبی ها و عزاها غیر از ساز کرنا و سرنا خواننده وجود دارد که شادینه ها را می خواند و مردم هم هنوز طالب شنیدن شعر،ترانه و تصنیف هستند و از آنجا که زیر مجموعه زبانهای فارسی هستیم و تنها یک گویش محسوب می شویم گستره ی مان کمتر است و قطعا یکی از موانع برای ورود به موسیقی آکادمیک است پس باید تجربه کنیم تا روزی که دانش آن بوجود اید و پشتوانه تئوریک برای مبانی آن شکل بگیرد.

*ابهام در هویت زبان قومی که اشاره داشتید بویژه رسم الخط مسئله ایست که امروز شاعران بختیاری سراهم از این خلا دغدغه دارند؟
وقتی ادبیات و موسیقی ما از گذشته تا به حال شفاهی بوده آیا میتوانیم بدون تجربه ، بن مایه و پایه ریزی وارد موسیقی آکادمیک شویم.
پیشینیان ما وقتی می خواستند ملودی و آوازی بسازند همزمان هم شعر و هم موسیقی را می ساختند و اگر کسی بگوید موسیقی علم است وما کار به زبان و گویش نداریم من تاکید میکنم چون قرار است ما برای قوم بختیاری کار کنیم شنوندگانی که ما را گوش فرا می دهند و موسیقی ما را دنبال می کنند قطعا خواهند گفت این موسیقی بختیاری نیست و یک موسیقی ایرانی ست .
.
*این اظهار نظر درباره ی موسیقی بختیاری مطرح می شود که پس از آثار بهمن علاالدین کار فاخری در موسیقی بختیاری اریه نشده است، به نظر شما موانعی که هنرمندان موسیقی بختیاری دارند کجاست؟

اگر بگوییم کار فاخری بعد از بهمن علاالدین بوجود نیامده ، اینگونه نیست اما میتوانم بگوییم تفاوت کار علاالدین با دیگران چه بوده است . من فکر می کنم موضوع و اندیشه در شعر علاالدین متفاوت بود. صدای گرم اوهم مزید بر علت می شد و در تنظیم، استودیو ضبط و پخش آثار خوب عمل شد جالب است بدانید اکثر پخش کننده ها هم غیر بختیاری بودند.
*آیا پس از علاالدین در موسیقی بختیاری شعر خوب سروده شد؟

بله شعرهای خیلی خوبی در بختیاری داریم که خوانندگان آنها را خوانده اند ولی اینکه آیا آن شعر واقعا طالب ملودی بود که روی آن گذاشته شده است این خود یک پرسش است . یعنی آیا آن شعر همین ملودی را میخواست که روی آن گذاشته شد؟
قطعا یکی از موانع در موسیقی بختیاری در ترانه سرایی است . دیگر اینکه موضوعات به تکرار رسیده اند ، ترکیبات و واژه ها دارد به تکرار می خورد ، هیچ هنرمندی انگار ایده ایی نو به ذهنش خطور نمیکنند تا اثری بیا فرینند برای سالهای متمادی

 

*اشاره داشتی به این معقوله که گاهی آهنگسازها حق مطلب را ادا نکرده اندآقای زنده یاد عطا جنگوک که بختیاری نبود چگونه مالکنون را خلق کرد؟
من شانس این را داشتم که چند سال با این استاد رابطه ی دوستانه داشته باشم،می دانم که آقای جنگوک اهل لار شیراز بود و نه تنها موسیقی بختیاری را بخوبی می شناخت بلکه موسیقی قشقایی و ایرانی را کامل می شناخت و میدانم ریشه های مشترک و عمق بین موسیقی قشقایی و بختیاری وجود دارد و همچنین ایشان چهارسال تحقیق در موسیقی بختیاری انجام داد و ماحصل آن شد همکاری او با بهمن علاالدین و خلق مالکنون و هیجار . ناگفته نماند تمامی نوازندگان در دو اثر آقای عطاجنگوک و بهمن علاالدین با اینکه از اساتید دوران خود بودند چندین ماه کنار هم تمرین کردند تا بتوانند نظر آقای جنگوک را جلب کنند و به حس موسیقی بختیاری نزدیک شوند. نوازنده هایی که زنده یاد عطا جنگوک در پژوهش موسیقی بختیاری از آنها بهره برد علی اکبر زکی پور و زنده یاد محمد طغانیان نوازنده کمانچه بود و از ظرفیت زنده یاد علاالدین که خود گنجینه ای از موسیقی بختیاری بود نیز بهره فراوانی برد.

*شما نزدیک به یک دهه از آغاز یک فعالیت حرفه ایی برای خلق اثری ماندگار صبر کردید و تنها هنرمندی هستید که بعد از استاد علاالدین مورد توجه زنده یاد عطاجنگوک بوده اید و دوستی و همکاری چند ساله با او داشتید آیا مهمترین دلیل شما که در طول مصاحبه بر آن تاکید داشتید شعر بود؟
البته، غیر از مسائل مالی، بله دلیل آن شعر هم بوده چون ما یک سری ملودی داشتیم که باید ترانه ای برایش نوشته می شد و سالها این مانع وقت ما راگرفت . شاعران بسیاری قلم زندن اما نتوانست احساسات من و شاعران را با هم گره بزند و یک حس مشترک پیدا کنیم . این شد که من و استاد حافظی دست به قلم بردیم و فکرمیکنم بعد از چند سال شعرهایی نوشته شد که می توانم بگویم دریچه ای ست به بخش ترانه و ترانه سرایی نوین بختیاری

*آیا آن شعرها تنها باب میل شما نبود؟
نه اینکه شعر و ترانه ها باب میل من نبود من چون فکر میکنم آگاهی و معرفت شنونده ها در دوره جدید نیاز متفاوتی پیدا کرده ما هم باید با آنها پیش برویم پس شعر ها در سطحی نبودند که مورد قبول من واقع شوند

 

 

آیا آشنایی و همکاریت با استاد علی حافظی را نقطه ی عطف در کارنامه ی هنری خود می دانی؟

آشنایی من و استاد حافظی تا آنجایی که به نقطه ای برسیم که با احساس مشترک شعر و ملودیها مورد قبولمان واقع شوند یعنی از شروع این آشنایی تا زمانی که شعر و ملودی بسازیم سالها طول کشید و فکر می کنم چون آرمان مشترک ما انجام دادن یک کار ماندگار در موسیقی ایل بختیاری بود هر دو نفر با یک هدف مشترک کار کردیم این سالهای دوستی ایشان را واداشت که من را پرورش دهد و قطعا باید بگویم استاد من در موسیقی بختیاری و فولک نی استاد حافظی است .

من هم قبول دارم در کشف استعداد فرد کشف کننده باید آدم با درایت و موقعیت شناسی باشد شما قبول داری که این تعامل برای شما یک اتفاق هست آیا فکر می کنی علی حافظی در ویژگی های شما آینده ای را دیده است؟

البته اینکه من اگر آینده ای دارم باز هم زمان مشخص می کند از دوستی من و آقای حافظی و شاگردی من از شیوه ی نوازندگی ایشان سالها می گذرد ، ما هر دو دلبسته یک آرمان هستیم و شاید بتوانیم مکمل هم در یک اثر هنری باشیم کما اینکه ایشان هم با نوازندگی و خواندن تنها یک آواز بنام «غریو ای ولات» نشان دادکه هنر، مردم و جامعه را می شناسد

*سال ها گذشته و هر بار به هوادارنت وعده ی سال بعد انتشار آلبوم¬ات را می دهی ولی دوستداران صدای شیروان هنوز حرکت امیدوار کننده نمی بینند چرا؟

من جز محدود افرادی هستم که از جشنواره ها جوایز متعددی گرفتم و تمامی این سالها در بخش مقامی کار کردم انتظار داشتم که اگر قرار است من کاری برای بختیاری انجام می دهم ایل بختیاری هم درآن شریک باشد و او هم برای من گامی برداشته باشد اما این مهم به دلیل اینکه متمولان و سرمایه داران بختیاری نگاه عمیقی نسبت به مسائل فرهنگی ندارند، دور اتفاق افتاد.طی جلسه ای به سرپرستی پرفسور امید کرم زاده، آقای مهندس خدری مدیر برنامه ریزی تولید اثر و جناب مهندس ابراهیم پروین مدیریت تولید را عهده دار شدند و زحمات زیادی در این راستا انجام شد. در پیش تولید اثر سفرهای زیادی را به اتفاق استاد حافظی و مهندس پروین به سرزمین بختیاری از سردسیر و گرمسیر داشتیم تا من درک بهتری از سرحداد زردکوه تا دشت لاله های واژگون، چشمه دیمه، کوه اسپید، کینو کوه تاراز داشته باشیم و این برای اولین بار بودکه من سرزمینم را از لحاظ جغرافیایی و احساسی شناختم

 

*می توانیم امید داشته باشیم که سال جدید شاهد حضور آلبوم شیروان بختیار در بازار موسیقی بختیاری باشیم؟

مجوز صادر شده ، تقریبا دو مرحله تا انتشار آلبوم مانده است . جا دارد از همه کسانی که در این میان زحمت زیادی کشیدند سپاسگذاری کنم که برای ایل بختیاری وقت و انرژی و سرمایه گذاشتند.

آیا فکر میکنی صدایت مورد توجه مردم قوم بختیاری واقع می شود؟

سلیقه رفیق ندارد ! من با حساسیت تمام کار را انجام دادم .

آخرین اثری که مطالعه کردی کدام کتاب بود؟

رمان تفنگ نه دال اثر دکتر اردشیر صالح پور

در پایان برای این هنرمند محبوب و محجوب ایل جلیل بختیاری آرزوی موفقیت و بهروزی بیش از پیش داریم .

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست